دل تنگ نیستم
دل تنگ نیستم
روزاي دلتنگي خيلي سخته
فقط بايد باشي تا بفهمي (كه ان شاالله هيچ وقت تو شرايطش نباشي)
گاهي اوقات دلتنگ يكي هستي كه همينجاست
يعني خيلي اونور اب نيست
ميشه كاريش كرد حتي اگه رفته باشه قطب شمال
اما...
گاهي اوقات دلتنگ يكي هستي كه رفته اونور اب
يعني كلا از اين دنيا رفته...كارش توي اين دنيا تموم شده..خدا بردتش پيش خودت
اين دلتنگي سخته
خيلي هم سخته
خيلي غم و غصه از سر و كولت بالا ميره
من با اين موضوع كنار نيومدم
اما خوشحالم، خوشحال از اينكه وقتي خدا صلاح دونست كه ببردش انقدر خوب بودش كه همه ازش نام نيك دارن
براي توي ساختن ي مسجد نيت كردم و دارم كمك ميكنم
به نيتش زير پر و بال ي دختر نيازمندو گرفتم...
ي جوري زندگي كنيم كه بشه اين
ي جوري هم همديگه رو دوست داشته باشيم كه حسرت نخوريم....هيچكس از ي لحظه بعدش خبر نداره
ﺳﺎﻋﺖ ﺷﻨﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﯾﺎﺩ ﺩﺍﺩ ﺑﺎﯾﺪ ﺧﺎﻟﯽ ﺷﻮﯼ ﺗﺎ ﭘُﺮ ﮐﻨﯽ ...
ﺗﺎ ﭘُﺮ ﮐﻨﯽ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ، ﺩﻟﯽ ﺭﺍ،ﭼﺸﻤﯽ ﺭﺍ،ﮔﻮﺷﯽ ﺭﺍ ....
ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻨﯽ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻧﻔﺮﺕ
ﺗﺎ ﭘُﺮ ﮐﻨﯽ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻋﺸﻖ
ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻨﯽ ﭼﺸﻤﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﮐﯿﻨﻪ
ﺗﺎ ﭘﺮ ﺷﻮﺩ ﭼﺸﻤﯽ ﺍﺯ ﺁﺭﺍﻣﺶ
ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻨﯽ ﮔﻮﺵ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺭﻭﻍ
ﺗﺎ ﭘﺮ ﮐﻨﯽ ﮔﻮﺵ ﻫﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﻫﺎﯼ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ
ﻭ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﮐﻨﯽ ﻣﺒﺎﺩﺍ ﺧﺎﻟﯽ ﺷﻮﯼ ﺑﻪ ﻗﯿﻤﺖ ﻟﺒﺮﯾﺰﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ...
ﯾﺎﺩﺕ ﺑﺎﺷﺪ ﺳﺎﻋﺖ ﺷﻨﯽ ﺭﻭﺯﯼ ﻣﯽ ﭼﺮﺧﺪ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺍﯾﻦ ﺗﻮ ﻫﺴﺘﯽ ﮐﻪ ﭘُﺮ ﻣﯿﺸﻮﯼ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺧﻮﺩﺕ ﭘُﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ
دلتنگم سالهاست که دلتنگم هیچ راهیم ندارم جز صبر و اشک کاش برمیگشتم به 3 سال پیش هیچوقت فکرنمیکردم نتونم فراموشت کنم ولی هرچه میگذره نه تنها فراموش نمیشی بلکه من فقط دلتنگ ترمیشم
دریاب ...
من دِس بوی هستم، نه دیس بوی!
1
خداجون یکی اینجا رو زمینه ک خیلی دلش تنهاس
میدونم حواست هست
اما خواهش میکنم دیگه بریدم حاجت دلمو بده خواهش میکنم خداجون به حق امام حسن مجتبی حاجت همه را بده حاجت دل منم بده.
خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق
خراش های وجودت بیشتر باشد
خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد
خدایا دردهایم دلنشین می شود
وقتی درمانم " تویی "
دلم تنگ است برای دیدار های یواشکی...حرف های قایمکی...خنده های بلند...حرف های قشنگ...شوخی های بی مزه ولی خنده دار...وقتایی که کلی مشکل داشتم و حس نمیکردم...
اما الان تنها مشکلم تویی...که دلت پیش یکی دیگس ...
کودک که بودم هر وقت زمین میخوردم مادرم پایم را میبوسید و من تمام دردهایم را فراموش میکردم٬
دیروز خوردم زمین دردم نیامد اما به جایش تمام بوسه های مادر یادم آمد...
آخ که چقد دلتنگشم...
دل تنگت شدم بدجور
چقد سخته
چقد تلخه
دل تنگ کسی بشی که نباید
مثه وقتی که یه الماس تو یه جریزه ممنوعه جا مونده باشه
دل تنگتم وقتی مرور میکنم خاطراتت را یاد نقش قالی دستباف، باغچه کوچیک توی حیاط، اون غنچه شقایق سفید وصورتی روی پشت بوم کاهگلی خونمون،
یاد اون چاه آب و برگهای انگور دورش، یاد اون زیر زمین نمور و تاریک که یک دیگ مسی بزرگ داشت، یاد اون اسباب بازیهای از گل ساخته شده،یاد اون تیله های رنگ و وارنگ، یاد اون عروسکهای چوبی، یاد اون همسایه قدیمی و مهربون، یاد اون دوران یاد کودکی من
Sent from my E6833 using Tapatalk
Every friends can say: I can understand your feelingBut a best friend can say: I can feel you feeling
خیلی مخلصیم...
خوشحالم که جامون عوض شده
منم ببر همونجا ...
من دِس بوی هستم، نه دیس بوی!
1
خیلی سخته چیزی رو كه تا دیشب بود یادگاری
صبح بلند شیو ببینی كه دیگه دوسش نداریخستــه اماز صبوری خستـــه ام…از فریـــادهایی که در گلویـــم خفـه ماند…از اشــک هایی که قـاه قـاه خنـــده شد…و از حـــرف هایی که زنده به گـــور گشت در گــورستان دلمآســان نیست در پس خـــنده های مصــنوعی گریــه های دلت را ،در بی پنـــاهیت در پشت هـــزاران دروغ پنهـــان کنی…این روزهــا معنی را از زندگـــی حذف کــرده ام…برایــم فرق نمـــی کند روزهایـــم را چگونــه قربانـی کنم
خیلی سخته كه نباشه هیچ جایی برای اشتی
بی وفا شه اون كسی كه جونتو براش گذاشتی
خیلی سخته
خیلی سخته تو زمستون غم بشینه روی برفا
میسوزونه گاهی قلبو طعم تلخ بعضی حرفا
خیلی سخته كه ببینی كسی عاشقیش دروغه
چقد از گریه اون شب چشنم تو سرش شلوغه
خیلی سخته اون كسی كه گفت واسه چشات میمیره
بره او دیگه سراغی از توو نگات نگیره
خیلی سخته كه ببینیش توی یك فصل طلایی
كاش مجازات بدی داشت توی بارون بی وفایی
خیلی سخته چیزی رو كه تا دیشب بود یادگاری
صبح بلند شیو ببینی كه دیگه دوسش نداری
خیلی سخته كه نباشه هیچ جایی برای اشتی
بی وفا شه اون كسی كه جونتو براش گذاشتی
خیلی سخته چیزی رو كه تا دیشب بود یادگاری
خیلی سخته چیزی رو كه تا دیشب بود یادگاری
صبح بلند شیو ببینی كه دیگه دوسش نداری
خیلی سخته كه نباشه هیچ جایی برای اشتی
بی وفا شه اون كسی كه جونتو براش گذاشتی
خیلی سخته
خیلی سخته تو زمستون غم بشینه روی برفا
میسوزونه گاهی قلبو طعم تلخ بعضی حرفا
خیلی سخته كه ببینی كسی عاشقیش دروغه
چقد از گریه اون شب چشنم تو سرش شلوغه
خیلی سخته اون كسی كه گفت واسه چشات میمیره
بره او دیگه سراغی از توو نگات نگیره
خیلی سخته كه ببینیش توی یك فصل طلایی
كاش مجازات بدی داشت توی بارون بی وفایی
خیلی سخته چیزی رو كه تا دیشب بود یادگاری
صبح بلند شیو ببینی كه دیگه دوسش نداری
خیلی سخته كه نباشه هیچ جایی برای اشتی
بی وفا شه اون كسی كه جونتو براش گذاشتی
خیلی سخته چیزی رو كه تا دیشب بود یادگاری
صبح بلند شیو ببینی كه دیگه دوسش نداری
خیلی سخته
صبح بلند شیو ببینی كه دیگه دوسش نداری
خیلی سخته
لعنت به جهانی که غمش نصیب ما شد ....
دلم برا کسی تنگ نشده اون کسی هم که دلش برا من تنگ شده خودشو خسته نکنه لطفا
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
دلم که برات تنگ میشه
یه کاغذ برمیدارم با یه خودکار
همه اون حرفایی رو که بهم میگفتی رو مینویسم
خودمم جلوشون جواب میدم
انگار که داریم باهم حرف میزنیم
ولی الان
خیلی دلم تنگ شده
بیا یه بار دیگه بهم پیام بده
که تو پیامت نوشته باشی: بزنگم بهت؟
و من...قلبم تند بزنه...منتظر شم اسمت بیاد رو گوشیم
بذارم زنگ بخوره که اسمت رو گوشیم بمونه
که جواب بدم حرف بزنی و من هیچی نگم
بگی چرا هیچی نمیگی صدام نمیاد؟
بگم نه...دلم واست تنگ شده میخوام صداتو بشنوم
خیلی دلم برات تنگ شده میخوام صداتو بشنوم
خیلی دلم واست تنگ میشه
گاهی ازت عصبانی میشم بخاطر اینکه تنهام گذاشتی
وقتی میبینم بدون تو اینهمه زندگی سخت میشه
انقدر تنها و بی کس میشم بی تو
و اماتو....
ساده از من گذشتی
اما دل و ذهن و روح من نمیتونه از تو بگذره
هنوزم تسخیرگر ذهن منی
حالا که رفتی
حالا که منو تنها گذاشتی و رفتی پیش خدا
اگر ازم دور شدی
لطفا به یادم باش هنوز
واسم دعا کن و از خدا بخواه بی تو دووم بیارم
اما فراموش نکن اگر خودتم که نباشی
همیشه در قلب منی
دلتنگی مثل یک بند می ماند
از قلب من به قلب تو ...
کاش این بند کوتاه بود و نا پیدا
اما بلند است و ضخیم
دل تنگ کسی نیستم ولی از یک نفر خیلی رنجیدم دوسه روزه خیلی روی اعصابم راه میره
دل تنگ برادر زادمم.شش سالشه.یه عالمه گریه کرد و ازم جدا شد.
همش حرفاش
حرکتاش و پاکی و صفای کودکانه اش جلوچشممه.
کاش منم بچه باشم
ترسم چو بازگردی
از دست رفته باشم...
حال که انسان اشرف مخلوقات است
باید در هر گام به یاد داشته باشد که خلیفه خدا بر زمین است
و طوری رفتار کند که شایسته ی این مقام باشد.
انسان اگر فقیر شود، به زندان افتد، آماج افترا شود، حتی به اسارت رود،
باز هم باید مانند خلیفه ای سرافراز، چشم و دل سیر و با قلبی مطمین رفتار کند.
ملت عشق، الیف
از هرچه بگذریم از سطل پر آب نمیگذریم
هر وقت خواستی بیا
دلتنگ دوستی هستم که چندسال پیش متاهل شد وتمام دوستهاش رو کنار گذاشت
دوست دارم بهش بگم دلم برای دستهات ، تنگه که هروقت دلم میگرفت مهربانانه میفشردیشون
دوست دارم مثل اون وقتها یه گلدون دستت بگیری بیای پشت در خونمون
دوست دارم بهش بگم گلدونایی که برام گرفتی همشون بزرگ شدن گل دادن...
دوست دارم بهش بگم دلم تنگه وقتاییه که یه اتفاق خوب میوفتادو مثل بچه ها تو بقل هم بالاپایین می افتادیم
دوست دارم بهش بگم دلم تنگه وقتاییه که بهت زنگ میزدم میگفتم هوس اش رشتتو کردمو چند ساعت بعدش تو اون برف
با یه قابلمه پشت در خونم بودی
دوست دارم بهش بگم دلم تنگه بیام خونتون و اتاق بهم ریخته و شلوغتو تمیز کنیم..
دوست دارم بهش بگم از ته ته ته قلبم خوشبختیت و خوشحالیت آرزومه
دوست دارم بهش بگم بعد تو نتونستم با دختره دیگه ای اینقدر صمیمی بشم
دوست دارم بهش بگم خواهرم بودی نه دوستم
دوست دارم بهش بگم عصرها بدجوری دلم می خواد دعوتت کنم دورهم چای بخوریم
بخندیم به مشکلات و ازاد و رها بخندیم
دوست دارم بهش بگم هنوزم یادش میکنم هنوز اسمت رو زبونم هست
دوست دارم بهش بگم هنوزم وقتی غذاهای محلی درست میکنم تو دلم میگم اون دوست داشت
دوست دارم بهش بگم
قد یه دنیا دلم برات تنگ شده ...
آیا دوست دارید برای
صلح جهانی کاری انجام دهید ؟
به خانه بروید و به خانواده تان عشق بورزید
بیا برگرد که احساسم بهونه ی تو رو داره
من از تو میگذرم اما دلم دست برنمیداره...
حال که انسان اشرف مخلوقات است
باید در هر گام به یاد داشته باشد که خلیفه خدا بر زمین است
و طوری رفتار کند که شایسته ی این مقام باشد.
انسان اگر فقیر شود، به زندان افتد، آماج افترا شود، حتی به اسارت رود،
باز هم باید مانند خلیفه ای سرافراز، چشم و دل سیر و با قلبی مطمین رفتار کند.
ملت عشق، الیف
عشق موج میزنه از جمله هات
کاشکی معجزه بشه یکی دستاتو بگیره و از زمین بلندت کنه کاشکی معجزه بشه
دوست دارم بهش بگم تمام زندگی وقف تو میکنم دوست دارم بهش بگم دلم برای اغوش تنگه
دوست دارم بهش بگم از تنهایی اشکم بیرون میاد هر شب دوست دارم بهش بگم نفس به نفس بنده
دوست دارم بهش بگم عاشقه بوسه هایشم دوست دارم بهش بگم دستان پراز پینه حس خوبی عاشق دستان پدرم اما چه فایده رفت و مرا ترک کرد دوست دارم بهش بگم زندگی هدیه قلبش
دوست دارم بگم برگرد اما بانویی دیگر از من گرفت پدرم .................................................. ........
عاشقتم پدر
لعنت به جهانی که غمش نصیب ما شد ....
سلام
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
کاش انقدر اذیتت نمیکردم ...
ناراحتم ازت خیلی
کاش الان بودی پیشم
همیشه دوست داشتم ، دارم ، و خواهم داشت
حاضرم همه چیزمو بدم فقط فقط ی بار ی بار تو اغوشم بگیری...
...هر اتفاقیم بیوفته...
...هیچ اتفاقی نمیوفته...
هی
اصلا دل تنگ کسی نیستم
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
تنهام بزار برووووووووووووو
یا علی
مامان جونم کی میشه بیام خودمو بندازم تو بغلت ٬ غرق لهجه بامزه و شیرینت بشم و کیف کنم وقتی داری حرف میزنی
کی میشه بیام و لپای نازنینو بخورمشون
جات همیشه تو زندگی ام خالیه
نیستی دارن جاتو میگیرن
دلتنگم برای جوونی و نوجوونی و خوشگذرونی و با دوستان بودن، برای اونموقعی که دغدغم فقط این بود که صبح زود بیدا شم برسم به تفریح و گردش و خوشگذرونی.
کاش دوسم داشته باشی و اینو بهم بگی
دلم حالا تنگ شده کجای هاا
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)